برای اکثر تریدرها، هیچ چیز نا امید کننده تر از تجربه یک زیان معاملاتی نیست. به همین علت برخی از معامله گران بستن معاملات زیان ده را به تعویق می اندازند تا زمانی که میزان ضرر آنقدر زیاد شود که چاره ای جز بستن آن نداشته باشند. در این مقاله قصد داریم به برخی از دلایل اینکه چرا بستن معاملات زیان ده و جلوگیری از فرورفتن معاملات در زیان بیشتر در بازار بسیار دشوار است بپردازیم و نکاتی را برای مدیریت بهتر ضررهایتان به شما ارائه دهیم.
معنای بستن سریع و جلوگیری از زیان چیست؟
یکی از پرطرفدارترین اصول بازار این است که به سودهای خود اجازه رشد دهید و جلوی رشد ضررهایتان را بگیرید اگر شما مدت زیادی است که در بازار هستید حتما این اصل را شنیده اید. اما در واقع چطور جلوی رشد ضررهایمان را بگیریم؟ به عبارت دیگر باید یک موقعیت زیانده نسبتا کوچک را قبل از اینکه فرصتی برای تبدیل شدن به یک ضرر بزرگ و غیرمنتظره پیدا کند، ببندیم. به همین سادگی! اما با وجود اینکه درک این موضوع از نظر تئوری ساده است، اجرای آن بسیار دشوار است.
جلوی زیان هایتان را بگیرید و به سودهایتان اجازه رشد دهید!
دلیل اینکه بستن سریع یک موقعیت زیانده بسیار مهم است، این است که یک قطعه مهم از از پازل محافظت از حساب معاملاتی شما است. بنابراین اگر یک برنامه مدیریت ریسک قوی ندارید که شامل نحوه مدیریت موقعیتهای زیانده شما شود، برای مواقعی که با وضعیتی مواجه میشوید که ممکن است حساب معاملاتی شما را بهخطر بیندازد هرچه سریعتر به عنوان یک تریدر به این موضوع بپردازید، چرا که باعث بهبود وضعیت شما در بلند مدت خواهد شد.
اکثر تریدرهای موفق به دنبال نسبت ریسک به ریوارد نامتقارن برای فرصتهای معاملاتی خود هستند. به این معنی که آنها به دنبال ستاپ ها یااستراتژی هایی هستند که به ازای هر واحد ریسک، واحد سود بیشتری را برای آنها فراهم کند. به طور خاص ممکن است به نسبت سود به ریسک 2 به 1، 3 به 1 یا بالاتر تبدیل شود. بنابراین ، این تریدرهای با تجربه به معاملاتی که با زیان بسته می شوند صرفا به عنوان هزینه ای که باید در این بازار پرداخته شود نگاه می کنند. در واقع این یک هزینه ضروری است که باید برای دستیابی به سود مورد انتظار خود در یک سری معاملات در مدت زمان طولانی متحمل شوند.
از سوی دیگر، بسیاری از تریدرهای آماتور با بستن تریدهای زیانده مشکل دارند. دلایل روانشناختی بسیاری برای این امر وجود دارد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت. اما، در حال حاضر، شما باید درک روشنی از معنای واقعی بستن یک ترید زیانده داشته باشید. همچنین، شما باید تعدادی مکانیزم برای بستن یک موقعیت زیانده قبل از اینکه بتواند به نقطه ای برسد که از نسبت سود به زیان معقول (از پیش تعیین شده) منحرف شود یا در بدترین سناریو کاملا غیرقابل کنترل شود، داشته باشید.
به چه دلیل تریدرها بستن موقعیت های زیان ده را به تاخیر می اندازند؟
دلایل متعددی وجود دارد که چرا برای تریدرها بستن موقعیت های زیانده را دشوار است، حتی زمانی که به وضوح میدانند که این کار در الان در این موقعیت خاص کار درست و لازمی است. این قصور اغلب از عوامل روانی و محیط اجتماعی ما ناشی می شود که تفکرات خاصی در مورد درست و غلط را در ناخودآگاه ما نهادینه کرده است. برخی از عوامل اصلی که مانع از ضرر تریدرها در یک موقعیت معاملاتی زیانده می شوند، به شرح زیر است:
انجام کلیه کارها به بهترین نحو
از سنین پایین آموخته ایم که کار درست را انجام دهیم و از انجام کار اشتباه اجتناب کنیم. بیشتر مصادیقی که میدانیم درست و یا غلط هستند، در دوران دبستان به ما القا می شود. همینطور که وارد سال های نوجوانی و اوایل بزرگسالی می شویم، تلاش می کنیم کار درست را انجام دهیم تا بتوانیم با هنجارهای اجتماعی مطابقت داشته باشیم. به ما میگویند سخت درس بخوانیم، نمرات خوب بگیریم، مدرک دانشگاهی بگیریم، شغل مناسبی پیدا کنیم، ازدواج کنیم، بچه داشته باشیم و… .
حالا اگر تصمیم بگیریم وارد عرصه ترید شویم، بسیاری از این موارد که در طول سالها آموختهایم، مغایر با آنچه برای موفقیت در بازار است، خواهد بود. به طور خاص، وقتی صحبت از معامله به میان میآید، اغلب بیشتر از اینکه حق با ما باشد، اشتباه میکنیم. سازگاری با این ویژگی برای بسیاری از افراد دشوار است. به این ترتیب، آنها تمایل دارند هر کاری که لازم است انجام دهند تا از اثبات اشتباه در بازار جلوگیری کنند. این به نوبه خود میتواند منجر به باقی ماندن در موقعیت های زیانده برای مدت طولانی تر از آنچه لازم است، شود.
امیدواریم همه چیز با گذر زمان درست شود
اگر پرسیده شود که نیمه پر لیوان یا نیمه خالی؟ کسانی که پاسخ میدهند نیمه پر لیوان، اغلب به عنوان افرادی مثبت اندیش و خوش بین، و کسانی که پاسخ می دهند نیمه خالی لیوان، اغلب به عنوان افرادی منفی نگر و بدبین شناخته می شوند. در جامعه، امید و خوش بینی تحسین برانگیزتر از ترس و بدبینی است. شاید بپرسید این چه ربطی به جلوگیری از افزایش زیان ها دارد؟ خب، باز هم، هر کاری که ما در بازار انجام می دهیم، ناشی از باورهای شخصی و تعاملات ما در جامعه است.
بنابراین در این مورد، امید در چشمان تریدری که موقعیت زیان دهی را نگه میدارد، می بارد. آیا بهتر نیست که مثبت و خوشبین بمانیم و امیدوار باشیم که یک موقعیت زیان ده تغییر کند؟ آیا این همان کاری نیست که ما میتوانیم در بیشتر محیطهای اجتماعی خارج از بازار انجام دهیم؟ این مجدداً متضاد تلاش های ما در بازار است.
این را بدانید که در بازارها امید راهبرد درستی نیست و به احتمال زیاد ما را به نابودی می کشاند. در بازارها معمولاً احتمال دوام آوردن و موفقیت طولانی مدت کسانی که به صورت وسواسی موقعیت های زیانده را واکاوی می کنند، بیشتر است.
ناخودآگاه انسان به دلیل میل به بقا به طور خودکار از پذیرش زیان واهمه دارد
حتی از نظر بیولوژیکی، نگه داشتن یک موقعیت زیان ده برای ما دشوار است. ناخودآگاه انسان ها به گونه ای برنامه ریزی شده که تمایل زیادی به گریز و نفرت از زیان داریم. این زیان گریزی توسط روان شناسان رفتاری نیز مورد مطالعه و تایید قرار گرفته است. تئوری ترس از دست دادن سود (بستن معاملات سود ده به دلیل ترس از ضرر و بازگذاشتن معاملات زیان ده به امید خروج از زیان) نشان می دهد که به طور کلی معامله گران بیشتر بر اساس درک بالقوه خود از زیان و سود تصمیم می گیرند تا بر اساس احتمالات منطقی.
افراد تمایل بسیار بیشتری به اجتناب از ضرر در مقایسه با تحقق سود دارند. این در بازارهای مالی اتفاق میافتد، زیرا تریدرهایی که موقعیت زیان دهی دارند، به هر قیمتی از قبول ضرر اجتناب میکنند، زیرا انجام این کار ذاتاً ناراحت کننده است. اساساً، درد ناشی از زیان چندین برابر تأثیرگذارتر از لذت یک سود است.
ذهنیت میانگین گیری از زیان
ذهنیت کم کردن ضررها با میانگین گیری از قیمت ورود وقتی که در ضرر هستیم. برخی از تریدرهایی که حتی ممکن است حساسیت کمتری نسبت به استرس ناشی از ضرر در معامله داشته باشند، نیز ممکن است از ذهنیت میانگین گیری از ضرر آسیب ببینند. به این معنی که این تریدرها باوری قوی به استراتژی های مدیریت پول از نوع ماریتینگل دارند.
به طور کلی، استراتژیهای شرطبندی Martingale بر افزایش مستمر موقعیتهای زیانده تکیه دارند. تریدرهایی که این استراتژیها را پیاده سازی میکنند، معمولاً معاملهگران مخالف روند هستند که از روش های انتهای روند استفاده میکنند. مشکل این مدل این است که بازارها میتوانند برای مدت طولانی غیرمنطقی باقی بمانند و گاهی اوقات میتوانند حساب معامله گران را از بین ببرند.
اثرات نامطلوب عدم به حداقل رساندن زیان معاملات
اکنون که برخی از جنبههای روانشناختی که باعث میشود به جای بستن سریع موقعیت های زیان ده، آن ها را نگه داریم را با هم یاد گرفتیم اندکی با زبان عدد و رقم در مورد زیان صحبتکنیم. بیایید با یک مثال نسبتا آسان شروع کنیم.
فرض کنید 1000 دلار از سهامی به ارزش 20 دلار خریداری میکنیم و آن سهام 20 درصد کاهش می یابد. در این صورت، ارزش سهام 16 دلار خواهد بود. اکنون برای بازگشت به نقطه سر به سر، یعنی حرکت سهام از 16 دلار به 20 دلار، به سود 25 درصدی نیاز است. و بنابراین، همانطور که این مثال سهام نشان می دهد، اگر ما 20% در هر موقعیت معاملاتی یا سرمایه گذاری ضرر کنیم، برای بازگشت به نقطه سر به سر، سود 25% نیاز است.
در مورد ضرر تا حدودی بزرگتر چطور؟ اگر فرض کنیم در مثال قبلی ما، سهامی که به ارزش 20 دلارخریداری کرده ایم و سهام 33 درصد کاهش می یابد. ارزش سهام 13.40 دلار خواهد بود. اکنون برای بازگشت به نقطه سر به سر، یعنی برای اینکه سهام از 13.40 دلار به 20 دلار برگردد تا به نقطه سر به سر برسد، به سود 50 درصدی نیاز دارد. بنابراین، اگر در هر موقعیت معاملاتی یا سرمایهگذاری 33 درصد از دست بدهیم، برای بازگشت به نقطه سربهسر، سود 50 درصدی نیاز است.
این دو مثال باید به شما در درک ماهیت نامتقارن ضررها کمک کند این را بدانید که این ماهیت نامتقارن در صور افزایش ضررها به صورت نمایی رشد میکند.
اگر سهام شما 80 % ارزش خود را از دست بدهد، برای بازگشت به نقطه سربه سر، به سود 400% نیاز دارید. چنانچه سهام شما 90% ارزش خود را از دست بدهد، برای بازگشت به نقطه سر به سر، به سود 900 % نیاز دارید.و اگر 99% از ارزش سهام خود را از دست بدهید چطور؟ حدس بزنید برای بازگشت به نقطه سربهسر به چه مقدار سود نیاز دارید؟ برای اینکه در آن سناریو به نقطه سربه سر برگردید، به یک سود شگفت انگیز 9900% نیاز دارید.
بنابراین واضح است که کاهش زیان های معامله یک جزء ضروری برای حضور طولانی مدت معامله گران در بازار است. دیر یا زود، اگر قوانین سختگیرانه کاهش ریسک را در معاملات خود اعمال نکنید، یک یا مجموعه ای از معاملات زیانده خواهید داشت که عملاً غیرممکن است بتوانید آن ها را بازیابی کنید. این، حدس و گمان نیست. یک واقعیت ریاضی است.
چه زمانی باید یک ترید زیان ده را بست؟
همانطور که اکنون فهم بهتری از جلوگیری از رشد زیان ها پیدا کردید، هم اکنون به تشریح برخی از قوانین و دستورالعمل های اساسی برای دانستن اینکه چه زمانی باید یک موقعیت زیان ده و ضرر را متوقف کنیم، می پردازیم.
-
دلایل ورود به پوزیشن دیگر اعتبار ندارد
یکی از بهترین راه ها برای اطمینان از خروج موثر از یک معامله ی زیانده، این است که قبل از ورود به معامله یک نقطه خروج (stop loss) قطعی برای خود در بازار فرض کنیم. هنگامی که تحلیل خود را انجام دادید، باید به صورت بسیار روشنی در مورد اینکه دلیل ورود شما به پوزیشن چیست و نقطه ای که در آن تحلیل اعتبارش را از دست داده و دیگر باقی ماندن در معامله به نفع نیست، داشته باشید.
برخی از تریدرها برای قرار دادن نقطه خروج در بازار مشکل دارند، اما در واقع این یکی از ساده ترین و موثرترین راه ها برای کنترل ریسک شما است. اگر این کار را انجام دهید، از سخت تر شدن اوضاع و آسیب های روانی زیادی خودتان را نجات می دهید، زیرا یاد خواهید گرفت که به بازار اجازه دهید به طور خودکار، در یک سطح از پیش تعریف شده بر اساس تحلیل خودتان، شما را از پوزیشن خارج کند.
-
با معاملات خود ازدواج نکنید!
برخی از معاملات هستند که از همان ابتدا به نفع ما هستند. و برخی دقیقاً برعکس عمل میکنند و برخلاف موقعیت ما پس از ورودمان شروع به حرکت میکنند. گاهی اوقات، زمانی که معاملات برخلاف جهت مورد نظر ما حرکت می کنند، شروع به احساس وابستگی به معامله می کنیم. این موضوع ممکن است به این دلیل باشد که ما تعصب قوی نسبت به یک تحلیل خاص داریم.
بازار بسیار قدرتمندتر از آن است که با آن بجنگید به یاد داشته باشید حتی اگر در نقطه ای از ارزیابی مان درستی تحلیل و نظریه ما ثابت شود، مبارزه با بازار هرگز سودی ندارد. به این ترتیب، هر زمان که احساس وابستگی شدید به یک معامله کردید و آن معامله علیه شما در حال حرکت بود، باید برای اطمینان از اینکه از حساب معاملاتی خود محافظت می کنید، تسلیم شوید.
-
روی هم انباشتن شواهد معکوس
یکی از اتفاقات معمول که معاملهگران پس از بازکردن یک پوزیشن در بازار با آن مواجه میشوند، ذهنیت متعصبانه و پیش داوری در مورد مارکت است. به این معنی که ما دقیقاً قبل از شروع یک معامله، کاملا عاقلانه رفتار میکنیم. هنگامی که در بازار هستیم، چه طولانی مدت و چه کوتاه مدت ذهن ما تمایل دارد روی چیزهایی تمرکز کند که به نفع موقعیت ما در بازار است و سعی می کند چیزهایی را که به نفع موقعیت مخالف است، نفی کند یا به حداقل برساند.
این چیزی است که تریدرها باید از آن آگاه باشند و دائماً روی آن کار کنند. شما باید روتینها یا رویه های خاصی را به کار ببرید تا اطمینان حاصل کنید که خود را مجبور میکنید تا حد امکان بی طرف و بدون تعصب بمانید، و به طور عینی در حال ارزیابی شواهدی هستید که ممکن است در مقابل موقعیت فعلی شما جمع شوند. با انجام این کار بهتر میتوانید موقعیت زیانده را مدیریت کنید.
تکنیک های قطع زیان های معامله
به یاد داشته باشید شما حتما باید مدیریت سرمایه را در تریدهای خود در نظر بگیرید. در زیر لیستی از نکاتی را مشاهده خواهید کرد که به شما کمک می کند معاملات زیانده خود را بهتر مدیریت کنید و قبل از اینکه از کنترل خارج شوند، زیان های خود را به سرعت متوقف کنید.
-
استفاده از یک توقف زیان اولیه
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، یکی از مؤثرترین راه ها برای توقف سریع ضرر معاملاتی استفاده از یک استاپ لاس از پیش تعیین شده است.این روزها، اکثر پلتفرمهای معاملاتی به شما امکان استفاده از سفارشات پندینگ را میدهند. سفارشات پندینگ پس از ورود به پوزیشن هم حد توقف ضرر و هم سطح سود را ثبت میکند.
با عادت کردن به استفاده از سفارشات پندینگ، نظم و انضباط را به طور خودکار در معامله خود ایجاد خواهید کرد. بسیاری از معضلات ذهنی مرتبط با مدیریت پوزیشن های زیانده شما برطرف خواهد شد. اگرچه ممکن است برخی از تریدرها با این نوع ترید احساس راحتی نکنند، اما انجام آن مزایای خود را دارد و این مزایا بسیار بسیار بیشتر از جنبه های منفی آن است.
-
از ترلینگ استاپ استفاده کنید
علاوه بر استفاده از یک حد ضرر اولیه برای بستن سریع معامله زیانده، می توانید مکانیزم های trailing stop را نیز استفاده کنید. با حرکت قیمت به نفع شما، ترلینگ استاپ به همراه معامله شما حرکت میکند
معامله گران عموماً بازار را رصد میکنند و ترلینگ استاپ را به صورت دستی تنظیم می کنند. تریدرهایی که توسط ربات ترید میکنند میتوانند مکانیزم های ترلینگ استاپ را در سیستم خود به صورت خودکار برنامه ریزی کنند. یکی از روشهای محبوب ترلینگ استاپ، توقف ضرر Chandelier ATR trailing است.
-
از استاپ لاس زمانی استفاده کنید
بیشتر معامله گران فقط به ترید در یک بعد فکر می کنند. یعنی روی محور قیمت تمرکز می کنند و هرگز به محور زمان توجه زیادی نمی کنند. زمان یک جزء مهم در بازارها است و معامله گرانی که این را درک میکنند، می توانند از مزیت آن در معاملات خود استفاده کنند.
یکی از راه های استفاده از مولفه زمان این است که قوانینی وجود داشته باشد که شما را پس از تعداد مشخصی کندل از معامله خارج کند. شما باید تحقیقات لازم را در مورد سیستم ترید یا استراتژی خودتان انجام دهید تا معیارهای زمانی را در استراتژی خود ارزیابی کنید.
به عنوان مثال، باید بدانید که میانگین زمان معاملات در سود شما و میانگین زمان معاملات زیانده شما چقدر است. با استفاده از این اطلاعات، که با توجه به استراتژی معاملاتی خودتان به دست آورده اید می توانید یک مکانیزم توقف زمانی ایجاد کنید که در آن ترید شما پس از گذشت مدت زمان مشخصی بسته می شود. اینکار با ارائه دستورالعملهایی به وضوح در مورد زمان بستن یک موقعیت به شما کمک میکند، به ویژه زمانی که آن موقعیت در حال خروج از زون قیمتی مد نظرشماست، بسیار مفید است.
خلاصه
تجربه یک معامله زیانده هرگز جالب نیست. با این حال، معاملات زیانده در زمان ترید در بازار اجتناب ناپذیر است. هرچه زودتر بتوانید معاملات زیانده خود را کنترل کنید سریعتر میتوانید بر اضطرابها و احساسات منفی که همراه با ضررهای معاملاتی هستند غلبه کنید. تنها زمانی که توانایی بستن موقعیت زیانده را به طور عینی و بدون درگیر شدن احساسات بدست آورید، می توانید واقعاً در فعالیت های خود در بازار دست برتر را داشته باشید.
به هنگام یادگیری فرآیند توقف ضررها در بازار فارکس یا هر بازار دیگری، یادگیری یک مهارت ساده میتواند مدت زیادی طول بکشد. سعی کنید زیان در بازار را به عنوان هزینه معاملاتی خود و سود در بازار را به عنوان درآمد معاملات خود در نظر بگیرید. به این ترتیب توجه شما به مرور از یک معامله خاص به مجموعه ای از معاملات جلب می شود. به یاد داشته باشید شما باید مجموعا معاملات سوددهی داشته باشید نه یک معامله سودده (برآیند هفتگی و ماهانه مهم است).
منبع مقاله
آخرین خبر ها
آخرین مقالات
پیشنهادات معاملاتی
مقاله خوبی بود، با تشکر