دستیار شما در بازار های مالی | UNIVER FX TEAM
335 0

چکیده:

یکی از استدلال های اصلی علیه کریپتو، نوسان های آن است. در پی رکود اخیر، منتقدان آن دو برابر شده اند. اما این استدلال یک بینش مهم را در مورد اینکه چگونه دارایی های رمزنگاری با دارایی های مالی سنتی متفاوت است را نادیده می گیرد. در حالی که سکه‌های مختلف به منظور انجام کارکردهای متفاوتی هستند، امروزه همه آنها کم و بیش به عنوان سهام عمل می‌کنند و اغلب به عنوان دارایی ترکیبی عمل می‌کنند که به عنوان کالا، ارز، ذخیره ارزش و انگیزه برای اعتبارسنجی‌هایی که عملکرد پروژه را ایجاد می‌کنند، تلقی می‌شوند. برخلاف سهام سنتی، دارایی‌های کریپتو از همان ابتدا دارای نقدینگی و کشف قیمت هستند. این بدان معنی است که بازارهای رمزنگاری نسبت به سیگنال ها و تغییرات حساس تر هستند. با این حال، ویژگی نادیده گرفته شده این است که نوسانات قیمت اطلاعات مهمی را به بنیانگذاران و سرمایه گذاران منتقل می کند و سطوحی از شفافیت را که قبلاً دیده نشده بود، در سیستم ایجاد می کند.

شرح مطلب:

چند ماه گذشته دوران تاریکی برای صنعت کریپتو بوده است. بین آوریل و ژوئن 2022، ارزش بیت کوین بیش از نصف شد و از کمی بیش از 45000 دلار به حدود 20000 دلار رسید. مابقی رمزارزها حتی بیشتر سقوط کرده اند. اکوسیستم Terra-UST، که یک سکه رمزنگاری را با یک سکه که برای اتصال به دلار طراحی شده بود، جفت کرد، در ماه مه سقوط کرد، رکودی 60 میلیارد دلاری ایجاد کرد و منجر به شکست های آبشاری در میان وام دهندگان کریپتو شد. شرکت‌های تاسیس شده مانند Coinbase، یک صرافی محبوب رمزنگاری، ناگزیر به تعدیل های بسیاری شد.

در میان این آشفتگی، شکاکان ارزهای دیجیتال انتقادات خود را دوچندان کرده اند، اغلب با تمرکز بر روی  حدس و گمان،  استدلال می کنند که سقوط کریپتو را به عنوان یک طرح پونزی نشان داده است. به عنوان شاهد، برخی نوسان های شدید را ذکر می کنند. اگر مشارکت شبیه ترن هوایی به نظر رسد، رمزارزی که اپراتور آن مخالف بازرسی های ایمنی است، چگونه می تواند با این تبلیغات مقابله کند؟ در حالی که برخی از انتقادات به جا هستند، تمرکز بر نوسانات قیمت آنقدرها که منتقدان فکر می کنند استدلالی قوی نیست. در عوض، سوء تفاهم از آنچه دارایی‌های کریپتو مختلف نشان می‌دهند را نشان می‌دهد.

کریپتو یک صنعت جوان است. اکثر پروژه ها به سختی پنج سال از عمرشان می گذرد. در نهایت، سکه‌های مختلف قرار است عملکردهای مختلفی را انجام دهند، اما امروزه همه آنها کم و بیش به عنوان سهام استارتاپی با ویژگی‌های متمایز داشتن نقدینگی و کشف قیمت از همان ابتدا عمل می‌کنند. این ویژگی منحصربه‌فرد، که به تازگی زیرساخت‌های زیربنایی فعال می‌شود، منجر به توضیح خوش‌خیم‌تری از نوسانات می‌شود.

ارزش ویژه، نقدینگی و نوسانات

سرمایه استارتاپ یک مفهوم اصلی در تجارت است. همه چیز از سرمایه گذاری خطرپذیر در یک شرکت نرم افزاری گرفته تا سهام مالکیت در رستوران جدید پسر عموی شما در این دسته قرار می گیرد. اما سهام استارت‌آپ سنتی نقدینگی ندارد، شما در یک رستوران سرمایه‌گذاری نمی‌کنید به این امید که یک ماه بعد سهام خود را تغییر دهید. عدم نقدینگی به معنای عدم کشف قیمت نیز هست. ارزش گذاری سرمایه شما دشوار است.

کریپتو متفاوت است زیرا یک توکن می‌تواند فوراً معامله را شروع کند،گاهی پیش از اینکه عملکردی که توکن برای آن استفاده می‌شود راه اندازی شود. این ویژگی توسط زیرساخت‌های زیربنایی کریپتو فعال می‌شود که برای دنیایی پسا دیجیتالی طراحی شده است که در آن داده‌ها آزادانه پرسه می‌زنند و وظایف مهم توسط کد انجام می‌شوند، نه کارمندان. این بدان معنا نیست که هر پروژه باید فوراً یک توکن صادر کند، اما بسیاری از آنها این کار را انجام می دهند. 

نقدینگی اولیه مزایا و معایبی دارد. قبل از تجزیه و تحلیل آنها، ممکن است درک کنید که چرا سیستم مالی قدیمی این گزینه را ارائه نمی دهد، حتی برای کسانی که ممکن است آن را ترجیح دهند.

با وجود دیجیتالی‌تر شدن، معماری سیستم وال استریت مانند دهه‌های قبل است. متکی به سیستم های مات است که با یکدیگر صحبت نمی کنند و همچنان به پردازش دستی خوبی نیاز دارند. تجارت ممکن است بیش فعال به نظر برسد، اما تسویه دفتر پشتیبان یک گلوگاه است که منجر به محدود شدن دسترسی به سهام بزرگترین شرکت ها می شود. مقررات نیز به عنوان دروازه بان نقش ایفا می کنند، اما زیرساخت گلوگاه اصلی است. رونق استارت‌آپ‌ها در دهه گذشته منجر به ایجاد بازارهای سفارشی برای شرکت‌های کوچکتر شده است، اما دامنه آنها نیز محدود است. اکثر شرکت ها نمی توانند سهام نقدی منتشر کنند، حتی اگر بخواهند.

طراحی دیجیتالی بومی پلتفرم‌های بلاک چین مانند اتریوم، آن را قادر می‌سازد تا دارایی‌های بیشتری را با سفارش‌های بزرگ مدیریت کند، صدها هزار (و به زودی میلیون‌ها) توکن که می‌توانند به صورت شبانه روزی معامله شوند. کد نحوه صدور، معامله و انتقال توکن ها از یک مالک به مالک دیگر را خودکار می کند. همه دارایی‌ها قابل برنامه‌ریزی هستند و نحوه تعامل دارایی‌های مختلف (مانند یک کریپتو کوین و یک سکه که به ارز سنتی متصل است) را بهبود می‌بخشد و خطاها را کاهش می‌دهد. مالکیت کسری به راحتی قابل تطبیق است و دسترسی همگانی به زیرساخت به کارآفرینان و سرمایه گذاران به طور یکسان اعطا می شود. اگر این صنعت رسانه بود، اتریوم برای وال استریت همان چیزی بود که یوتیوب برای تلویزیون کابلی بود، چه خوب و چه بد. زیرساخت های بهتر و کمبود امنیت منجر به مشارکت و نوآوری بیشتر می شود، اما فقدان مراقبت به معنای زباله بیشتر نیز هست.

این ویژگی‌ها بازارهای ارزان‌تر و پویاتر و در برخی موارد مدل‌های مالی را ممکن می‌سازد که در غیر این صورت وجود نداشتند، بنابراین چرا همه از بانک‌های مرکزی گرفته تا وال استریت در حال بررسی فناوری بلاک چین هستند. با این حال، کارایی اضافه با معاوضه هایی همراه است. از یک طرف، تشکیل سرمایه بهبود می‌یابد و کارآفرینان می‌توانند از مجموعه بزرگتری از سرمایه‌گذاران بالقوه بهره ببرند. اما یک پیامد اجتناب ناپذیر از آوردن چنین بهره وری افزایش یافته به سهام هر پروژه جوان،نوسان شدیداست.

اکثر استارت آپ ها شکست می خورند و سرمایه گذاری در یکی از آنها شرط بندی در رقابت با فراموشی است. از دیدگاه کارآفرین، هر تصمیمی که یک رستوران جدید چه نوع غذایی باید سرو کند، تأثیر زیادی دارد. بنابراین تحولات بیرونی مانند دریافت مجوز نوشیدنی را انجام دهید. از دیدگاه سرمایه گذار، تلاش برای کاهش پیامدهای این تصمیمات به همان اندازه دلهره آور است که توزیع نتایج نهایی برای هر کسب‌ وکاری در بدو تولد گسترده‌تر است، بنابراین سرمایه‌گذاران منطقی چاره‌ای جز واکنش بیش از حد ندارند.

اگر رستوران جدید پسر عموی شما سهام قابل معامله داشته باشد، احتمالاً به اندازه کریپتو بی ثبات خواهد بود. دریافت مجوز نوشابه ممکن است آنها را چهار برابر کند، در حالی که یک بررسی بد ممکن است آنها را مخفی کند. با توجه به عدم قطعیت، تحولات خارجی نیز تأثیری تقویت‌کننده خواهند داشت. یک رستوران جدید نسبت به رستوران‌های مستقر در برابر چیزهایی مانند مدهای غذاخوری یا آب و هوای بد آسیب‌پذیرتر است.

همه چیز در بلاک چین بزرگتر است

سرمایه گذاران کریپتو با نسخه قوی تری از این پدیده دست و پنجه نرم می کنند زیرا همه چیز بدون مرز است و کل بازار آدرس پذیر بسیار بزرگ است. برخلاف یک بانک اجتماعی جدید، یک پروتکل وام دهی مبتنی بر بلاک چین از نظر تئوری می تواند به صدها میلیون نفر در سراسر جهان خدمات ارایه کند. موفقیت می‌تواند به معنای انباشت ارزش قابل توجهی باشد، اما پروژه نیز ممکن است شکست بخورد. سرمایه گذاران اولیه چاره ای ندارند جز اینکه بین امید و ناامیدی صبر پیشه کنند.

معضل آن‌ها با این واقعیت تشدید می‌شود که اکثر دارایی‌های دیجیتال را نمی‌توان در دسته‌های سنتی قرار داد و ارزش‌گذاری را بسیار سخت‌تر می‌کند. سرمایه‌گذاران سنتی همیشه می‌توانند به معیارهای ثابتی مانند نسبت قیمت سهام به سود (PE) برای بررسی درستی سرمایه گذاری اعتماد کنند. سرمایه گذاران کریپتو چنین گزینه ای ندارند. اکثر دارایی های دیجیتال ترکیبی هستند و در طول چرخه عمر خود از یک دسته به دسته دیگر منتقل می شوند.

به عنوان مثال، اتر به عنوان یک گزینه امن شروع به کار کرد، زیرا سکه های آن از قبل برای توسعه بودجه فروخته می شد. اما زمانی که بلاک چین راه‌اندازی شد، تبدیل به تلاقی بین ارز و کالا شد. برخی از افراد از آن به عنوان ذخیره ارزش یا وسیله مبادله استفاده می کردند، در حالی که برخی دیگر از آن برای پرداخت اعتبار تراکنش و اجرای کد استفاده می کردند. این ویژگی‌ها آن را از سهام و کالاهای سنتی متمایز می‌کند، شما نمی‌توانید با سهام Uber هزینه تاکسی را بپردازید و در نفت صرفه‌جویی نمی‌کنید. امروزه، این ابزار حتی به یک ابزار بازده، یک دارایی وثیقه برای استقراض، یک ارز مرجع برای NFTها، و ابزاری که اعتبار دهندگان در اجماع مشارکت می‌کنند، تکامل یافته است.

همه این ویژگی‌ها ارزیابی ارزش حتی بالغ‌ترین پروژه‌های رمزنگاری را دشوار می‌کنند، البته به هزاران پروژه‌ای که اخیرا راه‌اندازی شده‌اند اهمیتی نمی‌دهیم. یک بدبین می تواند استدلال کند که این چالش ها دلیل اصلی این است که پروژه های نوپا نباید دارای ارزش سهام قابل معامله باشند. در واقع، دسترسی به سرمایه‌گذاری استارت‌آپ در امور مالی سنتی اغلب به سرمایه‌گذاران نهادی و «پیچیده» محدود می‌شود. اما چنین محدودیت هایی معایب خاص خود را دارند.

عدم دسترسی به سرمایه گذاری استارتاپی به شکاف ثروت فزاینده کمک کرده است. شرکت‌های موفقی مانند متا (فیس‌بوک) تا زمانی که ممکن بود خصوصی ماندند، و صندوق‌های VC نمی‌توانستند و هنوز هم نمی‌توانند پول خرده فروشی را دریافت کنند. سایر سرمایه‌گذاری‌ها مانند املاک و مستغلات یا آثار هنری کلکسیونی برای اکثر مردم قیمت بسیار بالایی دارند. بیت کوین تنها استثنا بود، تنها دارایی با عملکرد بالا که از روز اول به طور کلی در دسترس بود و به صورت جزئی قابل مالکیت بود.

بیت کوین در آن دوره همچنان بی ثبات بود، اما نوسانات همیشه بد نیست. نوسانات قیمت اطلاعات مهمی را به بنیانگذاران و سرمایه گذاران منتقل می کند، به ویژه در مرحله نوجوانی هر استارت آپی.  محدود کردن کشف قیمت به دوره های تامین مالی که با تعداد انگشت شماری از سرمایه گذاران مذاکره می شود، می تواند خطرناک باشد. WeWork کمتر از یک سال قبل از ورشکستگی با ارزش 47 میلیارد دلار پول جمع آوری کرد. Theranos قبل از سقوط 9 میلیارد دلار ارزش داشت. با وجود چندین پرچم قرمز برای هر دو شرکت، اطلاعات کمی از قیمت تا پایان تلخ وجود داشت. معلوم شد که هر دو سرمایه‌گذاری به اندازه کریپتو بی‌ثبات هستند، ما فقط نمی‌توانیم این نوسان را ببینیم  و سرمایه‌گذاران نگران، نتوانستند از آن خارج شوند.

اخبار خوب درباره اخبار بد

دسترسی همگانی، کشف فوری قیمت و شفافیت بیشتر نیز به واقعیت و درک کلاهبرداری و رفتار مبهم در کریپتو کمک می کند. مانند هر فناوری دیگری که اصطکاک را از بین می‌برد، سهولت راه‌اندازی پروژه‌های جدید برای افراد کلاهبردار و اپراتورهای شبانه روزی یک موهبت بوده است، به همان روشی که دسترسی و کارایی ایمیل منجر به افزایش در شاهزاده‌های نیجریه‌ای شد. به دنبال مکانی برای پارک پول خود هستند.

این بدان معنا نیست که نرخ شکست پروژه های رمزنگاری بالاتر از رستوران های جدید نیست، صنایع جدید به طور طبیعی نرخ موفقیت کمتری نسبت به صنایع جا افتاده دارند. اما می‌توان فرض کرد که نرخ کریپتو آنقدرها که به نظر می‌رسد بالا نیست. اما شفافیت کامل باعث می‌شود که کریپتو بدتر از آنچه هست به نظر برسد. کارآفرینان نابخرد که از سیگنال های نامشخص پول جمع آوری می کنند، یک روش قدیمی در هر صنعتی است. هزاران رستوران جدید هر سال شکست می‌خورند و برخی از این شکست‌ها ناگزیر به تخلف و کلاهبرداری تبدیل می‌شوند. اما این سرمایه‌گذاری‌ها در توییتر مورد بحث قرار نمی‌گیرند و ما نمی‌توانیم شاهد فروپاشی سهام آنها در یک وب‌سایت عمومی مانند FoodMarketCap.com باشیم. Crypto از این نظر منحصر به فرد است که حتی کلاهبرداری ها نیز شفاف هستند و در دراز مدت، شفافیت ابزار قدرتمندی برای مقابله با رفتارهای مشکوک در هر صنعتی است.

صنعت کریپتو مسیر زیادی برای رشد دارد و رکود فعلی مطمئناً درس های سختی را ارائه می دهد. درک معنای نوسان در بازارهای کریپتو، چه سیگنال هایی ارسال می کند و به آنها پاسخ می دهد؟ در یک مرحله جدایی ناپذیر در این فرآیند. سرمایه‌گذاران و کارآفرینان نه تنها در حال یادگیری هستند بلکه در این اکوسیستم جدید چه چیزی ممکن است، بلکه همچنین می‌دانند چه چیزی ممکن است و چرا برخی از درس‌هایی که توسط بخش‌هایی که ارزهای دیجیتال امیدوارند از فناوری فراتر رفته را مختل کنند، آموخته‌اند. پول و غرور ترکیب بدی را ایجاد می کنند و هیچ چیز اهمیت فروتنی را بهتر از یک تصادف تقویت نمی کند. اما به شکاکانی که دائماً بر نوسانات چنگ می زنند، توصیه می شود که در دام مشابهی نیفتند و مسیر میانه را پیش بگیرند تا از توسعه جهانی عقب نیفتند.

منبع مقاله

عضویت
اطلاع رسانی از
guest
0 نظر
Oldest
Newest Most Voted
Inline Feedbacks
مشاهده همه نظرات